بابایییی

سلام بابایی( )جونم.....چطوری بابایی( )جونم؟

شب خوب خوافیدی..؟من که خوابم نمیبره...سرم هم خیلی درد می کنه.......راستی بابایی() این انمیشن رو داری...!!!..الان شاید بگی من خودتم دارم......

بابایی( )خوشکلم؟......

از بابت دیروز عصر خیلی معذرت می خوام......من این روزا خیلی داغونم...همش دلم می خواد یا تنها باشم یا یه گوشه ساکت بشینم  یا گریه کنم...خودم می دونم خیلی خرم...

یه چیزی مثل اینکه تو گلوت گیر کرده باشی نه بتونی قورتش بدی  نه از گلوت در بیاریش... ....

دیروز خیلی دلم می خواست مثل گذشته بشینیم با هم چت کنیم یادته ساعت 2نیمه شب.....چه خاطرات قشنگی داشتیم..بهتره بگیم یادش بخیر......میدونم میدونی ...دیروز مثل کسی بودم که دوس داشت با کسی حرف بزنه..بدتر اون کس که من باشمو که تقی به توقی می شه می شینم گریه  می کنم.....میدونم این یکی اخلاقم خیلی بده.......یه مدتی عصرا که میشه دلم می گیره....مامان میگه از ماه رمضونی در امدیم برا همینه اینجوری میشی...من نمی دونم اینو به اون چه جوری ربط میده..؟...من آخرش یه روز از این اخلاقای گند خودم معتاد میشم...بعد نگی نگفتی...

خوب اینارو ولش کن به حد کافی غم وغصه هست بابایو()بچپس.....بابایی امروز تا ساعت 12 باش سعی می کنم برم کافی نت یه وب بدم بهت.....موافقی یا نه؟.......

ببین چه دوچرخه قشنگی دارم....دارم میام پیش تو...

بابایی() این دسته گلم از من قبول کن بابت این همه خوبی که به من می کنی چیزی بیشتر از این ندارم بدم...

دعا می کنم روزی کنار تو باشم تا بتونم خوبیاتو چبران کنم......به عبارتی بدوزدمت......

قشنگن نه بابایی()جونم...بگو آره....نزنی تو ذوقم......

راستی Ba Do Da...

بابایی()دوست دارم دوتا.....نمی خوای دخترتو بغل کنی.....آخ جون بابایی()........